مهدیه زهرا جانمهدیه زهرا جان، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره
فاطمه حسنا جانفاطمه حسنا جان، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 13 روز سن داره
ریحانه نورا جانریحانه نورا جان، تا این لحظه: 5 سال و 2 ماه و 2 روز سن داره

فرشته کوچولوهای آسمونی لحظات ناب زندگی عشقای مامان و بابا

سومین ماه رمضان فرشته ام

    کاش این رمضان لای دیدار شویم سحری با نظر لطف تو بیدار شویم   باز هم ماه رمضان آمد،میگن اونایی که اهل سیر و سلوکن،سیر و سلوکشون از این ماه شزوع میشه ما که خیلـــــــــــــــــــــــــــــــــــی با اونا فاصله داریم ولی کــــــــــــــــــــــــــــاش یکم بیشتر به خودمون بیایم ای خـــــــــــــــــــــــــــــــــــدا چقدر دلم گرفته   در میکده گشودند خدایا مپسند که در این بزم و طرب ما سوی تقوا نرویم   مهدیه زهرای نازنینم،عشق مامان از اونجایی که همه چیزو متوجه میشی بهت توضیح دادم که ماه رمضان ماه خداست و روزه میگیریم و قرآن میخونیم و .... اولش با دقت گوش داد...
19 تير 1392

زیارت حرم امام رضا(ع)در مبعث

یا رحمت للعالمین جبریل میخواند تو را ای منجی کل بشر بیرون بیا از این سرا تو شهریار عالمی تا چند در غار حرا ای یوسف مصر وجود از غار تنهایی درآ   محمد پاک و شفاف و زلال است که مرات جمال ذوالفقار است محمد تا نبوت را برانگیخت ولایت را به کام شیعیان ریخت   عزیز دل مامان ،امسال مبعث مصادف شد با تولد من(17 خرداد) بابایی هم از قبل تصمیم داشت ما رو ببره مشهد زیارت امام رضا(ع)   با کلی ذوق روز 15 حرکت کردیم به سمت فرودگاه که بریم مشهد،تو به خودت حالت گریه گرفتی و گفتی با هواپیما نریم،من میترسم،ما هم تعجب که وروجک تو اصــــــــــــــــــــــلا از کجا میدونی هواپیما چیه؟؟؟؟؟ ولی برعکس برای قطار خیلی ذوق دا...
17 خرداد 1392

ولادت حضرت علی(ع) و روز پدر

سلام عزیزانی که وب رو دنبال میکردیدو شکایت میکردید که چرا آپ نمیکنم  سلام عشق مامانی ،ببخشید که چند وقت نبودیم،یه درگیری داشتیم که نتونستیم بیایم،امیدوارم از دست مامان ناراحت نشده باشی   عاشــــــــــــــــــــق این شعرم که میگه نماز بی ولای او عبادتی است بی وضو به متکر علی بگو نماز خود رها کند   روز پدر شد و ما دوباره عزااا گرفتیم برای بابایی چی بخریم ولی هر چی بود به خیر گذشت و به خوبی و آبرمندانه برگزار شد   مامان خوشگلم غیر از اینکه دیگه نمیدونم چه کلمه ای رو بنویسم چون همه رو میگی اینو بگم که: ادای عطسه کردن در میاری و میگی مامان فکر کنم سرما خوردم یکی بوست میکنه،میای و به من شکایت م...
3 خرداد 1392
1